English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2959 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
salvos U در رهگیری هوایی یعنی موافب باشید اماده شلیک هستم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pounced U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounces U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pounce U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
pouncing U در رهگیری هوایی یعنی دروضعی هستم که اماده برای درگیری هوایی می باشم
spitting U در رهگیری هوایی یعنی درحال رها کردن بویههای صوتی ضد زیردریایی هستم
popeye U در رهگیری هوایی یعنی درداخل ابر هستم یا نقطهای که دید کور است
state tiger U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی برای اجرای ماموریت رهگیری دارم
state lamb U در رهگیری هوایی یعنی سوخت کافی ندارم که رهگیری انجام دهم و برگردم
steered U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steer U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
steers U در رهگیری هوایی و پشتیبانی مستقیم هوایی یعنی گرای مغناطیسی داده شده را ببندید تا به من برسید
pigeons U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
pigeon U در رهگیری هوایی یعنی اینکه گرای مغناطیسی و مسافت پایگاه هوایی از هواپیما این قدر است
in the dark U در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
steadied U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steady U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadiest U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadies U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
steadying U فرمان داده شده هستم در رهگیری هوایی
saunter U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntering U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
sauntered U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
saunters U در رهگیری هوایی یعنی بابهترین امکانات خود پروازکنید
punch U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
what luck U در رهگیری هوایی یعنی نتیجه انجام ماموریت چه طور بود
punches U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
punched U در رهگیری هوایی یعنی به زودی با هواپیمای دشمن روبرو خواهید شد
skip it U در رهگیری هوایی یعنی تک راقطع کنید یا تک نکنید یارهگیری موقوف
stop squawk U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را خاموش کنید
squawk flash U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روشن کنید
orbiting U در رهگیری هوایی یعنی درحال چرخش یا دور بزنید وهدف را جستجو کنید
well U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
squawking U در رهگیری هوایی یعنی روشن کردن دستگاه شناسایی دشمن و خودی و کار با ان
spoofer U در رهگیری هوایی یعنی دشمن از وسایل فریب الکترونیکی یا تاکتیکی استفاده میکند
wells U در رهگیری هوایی یعنی جنگ افزارهای یاد شده خوب کارمی کنند
whats' up U در رهگیری هوایی یعنی علت حادثه را گزارش کنید یا وضع چطور است
pan U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pan- U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
pans U در رهگیری هوایی بمعنی به گوش باشید پیام مهمی درمورد حفظ امنیت یک کشتی یاهواپیما یا شخص دارم
squawk mike U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت میکروفن بگذارید
squawk may day U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اضطراری بگذارید
squawk low U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه شناسایی دشمن وخودی را روی وضعیت اهسته بگذارید
what state U در رهگیری هوایی یعنی میزان سوخت و مهمات واکسیژن باقیمانده خود راگزارش کنید
pogo U در رهگیری هوایی یعنی چانل مخابراتی را که بعد از این کلمه اعلام می کنم بگیرید
purple U در رهگیری هوایی یعنی یکان یا هواپیمای تعیین شده مشکوک به حمل جنگ افزاراتمی است
state chicken U در رهگیری هوایی یعنی سوخت من در حال تمام شدن است بایستی برای تجدیدسوخت برگردم
holding U در رهگیری هوایی اعلام اینکه من در وضعیت فرمان داده شده باقی هستم دستور جدیدبدهید
stranger U در رهگیری هوایی یعنی یک هواپیمای ناشناس با گرا ومسافت و ارتفاع داده شده درحال امدن است
tally ho U در رهگیری هوایی یعنی هدف را دیدم یا هدف در معرض دید من است
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
tracked U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
tracks U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
track U در رهگیری هوایی یعنی " به نظر من هواپیمای دشمن روی مسیری است که داده شده است . "
look to your manner U موافب اطوار خود باشید
laziest U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazy U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
lazier U در رهگیری هوایی یعنی دستگاه یاد شده فعلا مشغول کار است یا از دستگاه یاد شده نمیتوانم استفاده کنم
mix up, caution U موافب باشید هواپیماهای دشمن و خودی درگیر شدند
air interception U عمل رهگیری هوایی رهگیری کردن
i stay U در رهگیری هوایی به علامت ماموریت گشت هوایی راتحویل گرفتم اعلام میشود
broadcast controlled air interception U نوعی رهگیری هوایی که هواپیمای رهگیر را مداوم درجریان تک هوایی دشمن قرارمی دهند
on guard U اماده برای دفاع باشید
squawks U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawked U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
squawk U در رهگیری هوائی یعنی دستگاه شناسائی خودی و دشمن را روی کنترل معمولی بگذارید
splashing U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splashes U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
splash U ترکیدن ترکیدن گلوله در پدافند هوایی یعنی کلیه هدفهای هوایی زده شد
air intercept U رهگیری کننده هوایی
merged U باهواپیمای دشمن برخورد کرددر رهگیری هوایی
splashed U در پدافند هوایی یعنی هواپیمای دشمن زده شد
air alert warning U اعلام اماده باش هوایی اعلام خطر یا اماده باش هوایی
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
interception U رهگیری هوایی جلوگیری از ورودهواپیماهای دشمن استراق سمع
mach no U سرعت لازم را به دست اوردم یا نیاوردم در رهگیری هوایی
intercept point U نقطه پیش بینی شده برای اجرای رهگیری هوایی
many U اعلام تعداد 8 یا بیشترهواپیمای دشمن دیده میشود در رهگیری هوایی
music U در رهگیری هوایی به معنی پخش پارازیت دردستگاههای الکترونیکی است
middleman U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
middlemen U دستگاههای فرکانس خیلی بالا یا فوق العاده زیادمخصوص رهگیری هوایی
tied on U در درگیری هوایی یعنی هواپیمای یاد شده داخل ارایش قسمت من است
resumed U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resuming U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
stern attack U در رهگیری هوایی تکی که هواپیمای تک کننده با زاویه 54 درجه یا بیشتر به هدف انجام میدهد
resumes U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
resume U در رهگیری هوایی به معنی اینکه اخرین ماموریت گشتی خود را مجددا اجرا کنید
judy U در رهگیری هوایی علامت اینست که با هواپیمای دشمن درگیر شده ام و در حال انجام ماموریت می باشم
air alert U اماده باش هوایی
dispersal airfield U فرودگاههای مخصوص تفرقه هوایی فرودگاه مخصوص تفرقه در اماده باش هوایی
platform load U بار اماده برای بارریزی هوایی
volley U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleying U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleyed U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
volleys U پرتاب همزمان بمبها توسط هواپیما بمباران شلیک شلیک
reflex force U نیروی ضربتی هوایی در حال اماده باش فوری
offset point U در رهگیری هوایی نقطه نشانی است در هوا که محل هدف نسبت به ان تعیین وهواپیمای رهگیر به سمت هدف هدایت میشود
volleying U شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
volleys U شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
volley U شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
volleyed U شلیک کردن بصورت شلیک درکردن
ready reserve U ذخیره اماده ذخایر اماده احتیاط اماده برای بسیج یااستفاده
fired U شلیک تیراندازی شلیک کنید
volley bombing U شلیک تیرباران شلیک کردن
fire U شلیک تیراندازی شلیک کنید
fires U شلیک تیراندازی شلیک کنید
You can rest assured. U خاطر جمع باشید (اطمینان خاطر داشته باشید )
ground readiness U اماده باش در روی زمین اماده بودن هواپیماها درروی باند اماده باش زمینی
supercritical U حالت اماده به انفجار ماده اتمی ترکیب اماده به انفجاراتمی
airlift service U سرویس حمل و نقل هوایی خدمات ترابری هوایی قسمت ترابری هوایی
on guard U اماده توپگیری اماده برای توگیری
holidays U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
holiday U تولید رخنه در عکاسی هوایی محوطه پوشیده نشده درعکاسی هوایی
telling U مخابره اطلاعات به دست امده از تجسس هوایی به یکانهای پدافند هوایی
restrictive fire plan U طرح اتش محدود کننده حرکات هوایی یا تامینی هوایی
antiair warfare U جنگ ضدبرتری هوایی نبرد بر علیه برتری هوایی دشمن
air policing U عملیات گشت زنی هوایی پاسوری هوایی در زمان صلح
line chief U افسرجزء نیروی هوایی که درفرود امدن وبرخاستن هواپیمادرخطوط هوایی نظارت میکند
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
air delivery container U جعبههای مخصوص حمل بارهای هوایی جعبه حامل بار در نقل و انتقال هوایی
air sentinel U گارد هوایی نگهبان مخصوص اعلام خطرتک هوایی
watchmen U موافب
attendants U موافب
watchfulness U موافب
attendant U موافب
tooter U موافب
surveillant U موافب
on ones guard U موافب
on the alert U موافب
cautious U موافب
heedful U موافب
attentive U موافب
watch out U موافب
to be on guard U موافب
to keep guard U موافب
watchman U موافب
watch ful U موافب
assiduous U موافب
hurry up U زود باشید
look sharp U زود باشید
mind your eye U ملتفت باشید
air scoop U چاه هوایی صفحه تنظیم دریچه هوایی
flak U گلوله خودترکان ضد هوایی توپ پدافند هوایی
sleeve target U هدف کش هوایی استوانهای برای تیراندازی ضد هوایی
shies U ترسو موافب
watches U موافب بودن
shied U ترسو موافب
on the qui vive U هوشیار موافب
shy U ترسو موافب
shying U ترسو موافب
shyest U ترسو موافب
careful U موافب بیمناک
alerts U موافب زیرک
attendants U ملازم موافب
tending U موافب بودن
watchful U موافب مراقب
shyer U ترسو موافب
tended U موافب بودن
to look out U موافب بودن
watching U موافب بودن
watched U موافب بودن
tenty U مراقب موافب
attendant U ملازم موافب
tends U موافب بودن
alert U موافب زیرک
alerted U موافب زیرک
look out U موافب بودن
to take care U موافب بودن
aware U ملتفت موافب
tend U موافب بودن
watch U موافب بودن
be a man U مردانگی داشته باشید
keep your peck up U جرات داشته باشید
Please make yourself comfortable. U لطفا" راحت باشید
you may rest assured U میتوانید مطمئن باشید
perhaps you have seen it U شاید انرادیده باشید
depend upon it U خاطر جمع باشید
you might have come U باید امده باشید
ramp alert U اماده باش در سکوی در جا زدن اماده باش 51 دقیقهای
fly through U عبور هدف هوایی از مخروط اتش ضد هوایی تقاطع هدف با اتش ضد هوایی
be on to it U اگاه یا موافب باش
linesmen U موافب برخوردتوپ باخط
linesman U موافب برخوردتوپ باخط
readies U حاضربه تیر حاضر باشید
ready U حاضربه تیر حاضر باشید
live it up <idiom> U روز خوبی راداشته باشید
readying U حاضربه تیر حاضر باشید
he had need remember U بایستی بخاطر داشته باشید
readied U حاضربه تیر حاضر باشید
Be of good courage . U قوت قلب داشته باشید
stick to your work U بکار خود مشغول باشید
dont care a rap U ذرهای باک نداشته باشید
dont care a rap U هیچ پروا نداشته باشید
perhaps you have seen it U ممکن است انرادیده باشید
god speed you U کامیاب شوید موفق باشید
you have perhaps seen it U شاید انرا دیده باشید
leave me alone U کاری بمن نداشته باشید
air superiority U برتری موقت هوایی رجحان هوایی
aviation pay U معاش هوایی سختی خدمت هوایی
air interdiction U عملیات ممانعتی هوایی ممانعت هوایی
Recent search history Forum search
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
4واژه ی مناسب فارسی برای Archetype??
1i am hungry
1What is the meaning of shahneh (شحنه یا داروغه) in farsi ?
1سلام دوستان . یک سوال داشتم.در عبارتی که نوشتم از کجا باید بفهمیم که کلمه طراحی به کل جمله برمی‌گردد یا فقط به piping
1This student is stupid ,close the book on him.
1delithiation یعنی چی؟
1tajwid
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com